هوالشافی
مبانی درمان از دیدگاه شیخ الرییس ابوعلی سینا
تنظیم و ویرایش: دکتر حسن اکبری
درمان سه وجه دارد: 1- بهداشت و تغذيه، 2- استعمال دارو، 3- ماساژ و مالش
اول: بهداشت و تغذيه
منظور ما از بهداشت، مراعات دستورهاي لازمي است كه براي حفظ بهبود تن بدان عادت كرده اند
موضوع غذا نيز يكي از اين دستورهاي بهداشتي بحساب مي آيد. مراعات بهداشت از حيث كيفيت بايد با امور دارويي مناسب باشد
ليكن غذا عموما ًداراي ويژگي هايي است، مثلاَ بايد اندازه را در غذا مراعات كرد، گاهي آنرا از بيمار بازگرفت، گاهي كم كرد، گاهي افزايش داد و گاهي به مقدار متناسب به بيمار داد
وقتي پزشك ميخواهد مزاج را سرگرم پختن و نُضج خلط ها نمايد، بيمار را از خوراك منع ميكند
اگر در بكار انداختن مزاج، جهت رسانيدن و پختن خلط ها نياز بدان باشد كه نيرو بر توانايي خود باقي باشد، غذا كمتر ميشود ولي به كلّي ممنوع نميگردد تا اين كه غذا نيرو را نگهدارد
غرض از دادن غذاي كم به بيمار باقي نگهداشتن نيرو است و علّت كمتر كردن غذا اين است كه طبيعت تمام مجال خود را صرف هضم آن نكند كه در نتيجه به علّت گرفتاري زياد نتواند به پختن خلط ها بپردازد. در اين زمينه همواره بايد اهميت نيرو را در نظر داشت و تشخيص داد كه آيا نيرو بسيار ناتوان شده است و آيا بيماري بسيار شديد است؟
كاهش مقدار غذا دو نوع است: كاهش از حيث كمي و كاهش از لحاظ كيفي و تو ميتواني كيفيت و كميت را گرد هم آوري و حالت سومي را به وجود آوري
فرق بين تصرف در كيفيت و تصرف در كميت غذا چيست؟ ممكن است غذايي از لحاظ حجم زياد و از لحاظ تغذيه كم باشد، مانند سبزيجات و ميوه. كسي كه سبزي و ميوه زياد ميخورد، حجم غذايش زياد است ولي مقدار تغذيه بخشي آن اندك، ممكن است غذايي كم حجم و بسيار مغذّي باشد مانند زرده تخم مرغ
گاهي نیاز مي افتد كه كيفيت را كاهش و كميت را افزايش دهيم. مثلاَ اگر ميل به غذا در بيمار زياد باشد و خلط هاي هنوز ناپخته در رگهاي وي ماندگار باشند، براي آرامش اشتهايش معده را از غذا پر ميكنيم و در عين حال نميگذاريم مواد زياد به درون رگها راه يابند تا فرصت براي پخته شدن مواد ماندگار در رگ وجود داشته باشد. اين كار ممكن است براي هدف هاي ديگري نيز مفيد واقع شود
گاهي بايد كيفيت غذا تقويت شود و كميت آن كاهش يابد، مثلاَ در موردي كه نيروي هضم در معده چنان ناتوان شده است كه ياراي هضم غذاي زياد ندارد و ما ميخواهيم اين نيرو را تقويت كنيم تا بتواند وظيفه خود را ادا نمايد
كاهش غذا و يا ممنوع كردن خوراك را غالبا ًوقتي توصيه ميكنيم كه به درمان بيماري هاي سخت مشغول هستيم
در بيماري هاي مزمن غذا را كاهش ميدهيم ولي نه به آن اندازه كه در بيماري هاي سخت اعمال ميكنيم، زيرا در حالت بيماري هاي مزمن نياز به ماندگاري نيرو بيشتر است و چون ميدانيم كه بحران دير رس و غايت آن دور است اگر نيرو را نگهداري نكنيم به مرحله بحران نميرسد و پختني هاي سر سخت و دير پز، پخته نميشوند. بحران در بيماري هاي سخت زودرس است و اميدواريم كه نيرو تا آخر پايداري كند و از ميدان در نرود. اگر بيم از بين رفتن آن قبل از بپايان رساندن كار در بين بود، غذا را زياد كاهش نميدهيم. هر قدر بيماري سخت به منشاء و عارضه نزديكتر باشد، غذا را قوي تر و نيرو بخش تر ميگردانيم. هر قدر بيماري سخت رو به افزايش نهد و پيش برود و عوارض فزوني يابند، از خوراك مغذّي ميكاهيم. همانطور كه انگيزه آنرا قبلاً ذكر كرديم، نيرو را در وقت كار و كوشش سبك بار ميسازيم. دراواخر بيماري رژيم غذايي را بسيار لطيف ميسازيم و هر قدر بيماري سخت تر و بحران نزديكتر باشد در لطافت دادن تغذيه كوشاتر ميشويم
درمورد ” غذاييت ” ماده خوراكي دو نكته ديگر نيز وجود دارد كه عبارتند از سرعت عبور و كندي آن
گوشت بريان و سرخ كرده به كندي نفوذ مينمايند، غذاهايي وجود دارند كه خون رقيق و زود هضم به بدن ميدهند، مانند ماده غذايي كه از انجير ايجاد ميشود. اگر بخواهيم نيروي حياتي را از نابودي برهانيم و به وي نشاط دهيم و در مهلتي كه داريم نيروي موجود براي هضم كفايت نكند، آنگاه به غذاي تند رو و زود رس نياز داريم. اگر غذاي كند هضمي در درون بدن باشد نبايد غذاي زود هضم را بر آن دو غذا با هم در آميزند و نتيجه همان باشد كه قبلاً ذكر كرديم
اگر بخواهيم كسي را نيرومند سازيم و به ورزش هاي سخت واداريم، بايدخوراك بسيار مغذّي و دير هضم به وي بخورانيم. كسي كه در منافذ ريز بدنش زود تراكم پيدا ميكند بايد غذاهاي نامتراكم بخورد
…ادامه دارد
:نظریه دکتر اکبری
در طراحی مثلث سلامت سعی شده در مجموع و تا حد امکان نکات مهم تغذیه ای برای پیشگیری و درمان بیماریها در نظر گرفته شود بنابراین توصیه اکید می شود مثلث سلامت بطور کامل توسط همه رعایت شود