هوالشافی
مقدمه:
اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم (ص): خوردن و آشامیدن از لوازم اصلى استمرار حیات مادى انسان است. بدون آن، هیچ انسانى قادر به انجام تکالیفاساسى خویش و حرکت در مسیر کمالیابى نخواهد شد. جسم انسان، همچون مرکبى است که روح را حمل میکند و اختلال در کار این مرکب، اختلال در کار روح پدید میاورد.
این حقیقت، اقتضاى آن داشته که حتى برترین موجوداتنظام هستى، یعنى انبیا و اولیاى الهى نیز وجود را بىنیاز از خوردن و آشامیدن ندانند. و با بهرهگیرى از شیوههاى صحیحو در عین حال ضرورى، لوازم استمرار حیات و حرکت جسم خویش را فراهم کرده و آن را در خدمت روح بلندشانقرار دهند.
باتوجه به آنچه گفته شد، در این نوشتار به بررسى روایات حاکى از سیره نبوى در این باره مىپردازیم. مجموعاطلاعات موجود در این زمینه، در حقیقت پاسخ به این سؤالهاست که:
پیامبر اکرم (ص) چرا، چه نوع، چند نوع، به چه میزان، چه هنگام، تنها یا با دیگران، و چگونه مىخورد و مىآشامید؟چـرا؟
سخن از چرایى خوردن و آشامیدن در سیره نبوى، منطقاً باید پیش از دیگر مسائل مربوط به سیرهآن حضرت در خوردن و آشامیدن، مورد توجه قرار گیرد. اینکه چرا انسان به خوردن و آشامیدن رو آورده، پرسشىاست که پاسخ آن ابتدا بدیهى مىنماید. زیرا به محض طرح چنین پرسشى، این پاسخ به ذهن میرسد که خوردن وآشامیدن لازمه طبیعى زندگى بشر و زنده ماندن اوست. این سخن در عین درستى، تمام پاسخ نیست. زیرا فلسفهخوردن و آشامیدن در نگاه اولیاى دین، صِرف تأمین نیازهاى جسمانى نیست. بلکه مسئلهاى مهمتر و برتر مطرحاست.
طبق این دیدگاه، جسم، نقش آلى و ابزارى براى حقیقت انسان، یعنى روح او دارد، از این رو براى اینکه روحبتواند مسیر کمالیابى خود را طى کند باید نیازهاى جسم به عنوان مرکب و ابزار روح، تأمین شود. بر اساس دیدگاهاول، انسان و حیوان مشترک و همسان میشوند. اما در این نگاه، انسان در تأمین نیازهاى جسم در پى تأمین هدفى بسوالاست. در برخى روایات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تکالیف اشاره شده است. درروایتى، از پیامبر اکرم چنین نقل شده است که به خداوند عرضه داشت:
در نان به ما برکت عطا کن. و بین ما و نان جدایى میفکن. چرا که اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرایضپروردگارمان نخواهیم بود. و در روایت امام صادق(علیه السلام) نیز آمده است: بنیان جسم بر نان نهاده شده است.
بنا بر روایتى دیگر، هنگامى که مردى از ابوذر درباره برترین اعمال پس از ایمان پرسش کرد وى پاسخ داد: «نماز و خوردن نان!» و هنگامى که آن مرد با شگفتى به ابوذر نگریست، وى ادامه داد: «اگر نان نباشد خداوند عبادت نمىشود». و مراد ابوذر این بود که انسان براى کسب توانایى انجام عبادت باید از نان بهره ببرد. با توجه به این گونه روایات، هدف انسان مؤمن از خوردن غذا، آمادهسازى جسم براى انجام تکالیف عبادى وفرایض دینى است، و ـ چنان که گذشت ـ این نوع نگاه به خوردن، به مراتب والاتر از نگاه طبیعى به آن است.
چه نوع؟
پرسش دیگر درباره سیره نبوى در خوردن و آشامیدن، مربوط به نوع غذاى آن حضرت است. بنابر روایات سیره میتوان ویژگىهایى را در مورد غذاى پیامبر اکرم استنباط کرد که عبارتاند از:
حلال بودن:
از مهمترین این ویژگىها حلال بودن غذاست. طبیعى است پیامبر اکرم با توجه به جایگاههدایتىاش در میان انسانها، بارزترین مصداق براى رعایت این اصل است. در برخى روایات آمده است که آنحضرت آنچه را خداوند برایش حلال کرده بود به همراه خانواده و خدمتکار تناول میکرد.
تنوع :
ویژگى دیگر در غذاهاى پیامبر اکرم آن بود که اصرار بر نوع خاص و برجستهاى از غذاها نداشت وغذایى، همچون غذاى متعارف همه مردم را مصرف میکرد. و در این میان، به سادهترین نوع آن قناعت مىکرد و بر آنشاکر بود. بنا به نقل طبرسى، آن حضرت گونههاى مختلف از غذاها را مصرف میکرد. معناى این سخنمیتواند آن باشد که حضرت اصرار بر نوع خاصى از غذاها نداشت. و در این زمینه، تکلف نمیورزید و در صورتدسترسى به غذاهاى نافع، براى تأمین نیاز جسم از آنها بهره میبرد.
سادگی:
در بیشتر موارد، آن حضرت نان جو، با آرد سبوسدار، و در حدّ عدم سیرى مصرف میکرد. در برخى روایات، از نانجو به عنوان غذاى انبیا یاد شده است. به عنوان نمونه در روایتى، به نقل از امام رضا (علیه السلام) چنین میخوانیم:
هیچ پیامبرى نبوده جز آن که مردم را به خوردن [نان] جو فرا خوانده و براى آن، برکت طلبیده است. و [این غذا] در هیچشکمى داخل نشده جز آن که بیمارى را از میان برداشته است. و این، غذاى پیامبران است و طعام نیکان. و خداوند اِبا کرده ازاینکه غذاى انبیا را چیزى غیر از جو قرار دهد.
از دیگر روایات مربوط به سادگى غذاى پیامبر روایت قتاده است. وى گوید: ما گاه نزد انس بنمالک مىرفتیم و میدیدیم که خدمتکار او مشغول پختن نان بود. روزى انس در همین حال، رو به ما کرده، گفت: [از ایننانها] بخورید. اما نسبت به پیامبر، من سراغ ندارم که حضرت نان با آرد الک کرده و بدون سبوس، و گوشت گوسفندکباب شده مصرف کرده باشد.
خورشِ غذاى پیامبر نیز معمولاً بسیار ساده بود. بنا به نقل کلینى از امام صادق (علیه السلام)، روزىپیامبر اکرم به حجره امسلمه وارد شد. امسلمه قطعه نانى نزد حضرت آورد. پیامبر فرمودند: آیاخورش نیز دارى؟ گفت: خیر یا رسول الله، جز سرکه ندارم. فرمود: سرکه خوب خورشى است، و خانهاى که سرکه درآن هست بىچیز نیست.
مضر نبودن:
ویژگى مهم دیگر در غذاهاى مورد استفاده پیامبر اکرم مضرّ نبودن است. از نظر آن حضرت، گذشته از مفید و نافع بودن، یک غذا ـ که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت ـ میبایست فاقد آثار منفى بر بدن باشد. بهعنوان مثال، بنا به نقل کلینى از امام صادق(علیه السلام)، و آن حضرت از امیرالمؤمنین(علیه السلام)، هنگامى که براى پیامبراکرم غذاى داغى آوردند، فرمود: آن را بگذارید تا سرد شود، خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده و برکت در غذاى غیر داغ است.
بنا بر بعضى روایات، آن حضرت از خوردن برخى غذاها یا گیاهان که بوى آنها در دهان میماند نیز اجتناب میکرد. البته این پرهیز، ناشى از آثار خانوادگى یا اجتماعى بقاى بوى این غذاها در دهان بود و نه به سبب ضرر آن براى بدن. بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم سیر، پیاز، تره و عسلى که مغافیر در آن بود تناولنمیکرد. زیرا بوى آنها در دهان میماند.
سودمندی:
ویژگى دیگر غذاهاى مورد استفاده پیامبر اکرم، میزان نافع بودن غذا براى بدن بود. بنا بر روایتى کهپیش از این گذشت، حضرت سادگى را در مجموع زندگى و از جمله تغذیه، رعایت میکرد. اما این، منافات با توجه بهسودمندى غذاها ندارد. و در مواردى که گشایش اقتصادى براى مسلمانان و خود حضرت پدید میاید با تنوعبخشىبه غذاى خود و خانواده، از غذاهاى سودمند بهره میبرد.
در برخى روایات، ضمن اشاره به این موارد، از زبانپیامبر و دیگر معصومان (علیهم السلام) فوایدى براى برخى غذاها بیان شده است. مجموع اینروایات، حکایت از آن دارند که پیامبر اکرم به علت اتصال به منبع علم الهى و آگاهى از خواصغذاها، نافعترین آنها را براى بدن ـ در صورت دسترسى به آنها ـ بر میگزیده. ضمن آنکه در میزان مصرف نیز اصول سلامت را رعایت میکرد.
در روایتى که پیش از این از امام رضا(علیه السلام) نقل کردیم، به خاصیت درمانى نان جو اشاره شد. به جز آن، در برخى روایات، امام صادق(علیه السلام) شیر، سرکه، روغن و سویق (نوعى حلیم از گندم یا جو، و شکر و خرما) را غذاى پیامبران، و گوشت و شیر را، شورباى (آبگوشت) آنان معرفى کرده است.
همچنین گفته شده است که محبوبترین غذاها نزد پیامبر اکرم گوشت بود و میفرمود: «گوشت موجب افزونى قوه شنوایى و بینایى میشود». و در کلامى دیگر فرمود: گوشت، سرآمد غذاها در دنیا و آخرت است. و اگر از خدایم میخواستم که هر روز مرا با آن اطعام کند چنینمیکرد.
آن حضرت گوشت را گاه به صورت پخته [با آب] و گاه به صورت کباب، همراه نان مصرف میکرد. بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم تگرگ را جمع کرده و تناول میکرد و میفرمود: این موجبنابودى عوامل فساد دندانها میشود.
از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است که پیامبر اکرم در صورت دسترسى به شیرینىجاتبا آن افطار میکرد، و اگر بدان دسترسى نداشت با آب گرم افطار میکرد. و میفرمود: این باعث پاکسازى کبد و معده، و موجب خوشبو شدن بوى دهان، و سبب تقویت دندانها و چشم، و عامل تیزى بینایىمیشود. و گناهان را میشوید و عروق تحریک شده را ساکن، و تلخى غالب را از بین میبرد. بلغم را قطع میکند و حرارت را ازمعده فرو نشانده و سردرد را زایل میکند.
گفتنى است، تأثیر افطار با آب ولرم در شسته شدن گناهان میتواند به لحاظ فضیلتى باشد که شخص روزهدار در اثرگرسنگى و سپس افطار با نوشیدنى سادهاى چون آب به دست میاورد. پیامبر اکرم عسل را بسیار دوست داشت و خوردن آن را همراه با قرائت آیاتى از قرآن و جویدنکُندر موجب زوال بلغم میدانست.
پیامبر اکرم مطلوبیت بعضى غذاها را گاه با تعبیر «طیّب» تأیید میکرد. به عنوان مثال، هنگامىکه یکى از اصحاب حضرت فالودهاى به ایشان هدیه کرد و حضرت قدرى تناول کردند، پرسیدند: «اى ابا عبدالله، اینرا از چه چیزى فراهم کردهاى؟» عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، روغن و عسل را در ظرفى سنگى ریخته، با آتش تفتمیدهیم و سپس مغز گندم را آسیاب کرده و با آن مخلوط میکنیم. تا به خوبى با هم عجین شوند و چنین چیزى فراهمآید. حضرت فرمود: «این غذایى نیکو و گواراست».
چگونه:؟
روح سادهزیستى در پیامبر اکرم مانع از آن بود که بر سر سفره غذاى آن حضرت بیش از یک نوعغذا یافت شود. علت این امر در روایت صحیحة کلینى از امام صادق(علیه السلام) بیان شده است. بنا بر این نقل، پیامبراکرم در شامگاه پنجشنبهاى که در مسجد قبا حضور داشت، براى افطار، نوشیدنى طلب کرد و اوسبن خولى انصارى کاسة بزرگى حاوى شیر مخلوط با عسل آورد.
حضرت چون آن را به لبهاى مبارک رسانید ناگاه آنرا کنار نهاد و فرمود: این، دو نوع نوشیدنى است که به یکى از آنها نیز میتوان بسنده کرد. من آن دو را با هم نمینوشم. اما تحریم نیز نمیکنم. لکن من براى تواضع در برابر خداوند چنین میکنم. هر کس براى خدا تواضع کند خداوند او را بلند مرتبه سازد، و هر کستکبّر ورزد خداوند او را فرود آورد. و هر آن کس که در معیشت، راه میانه برگزیند خداوند روزىاش دهد. و هر آن که اهل تبذیر باشد خداوند او را محروم سازد. و هر آن که فراوان یاد مرگ کند خداوند دوستش دارد.
این روایت چندین پیام دارد:
قناعت پیامبر اکرم بر یک نوع از نوشیدنى و غذا؛
این قناعت، بُعد استحباب و ترجیح داشته و ترک آن حرام نیست. و این در حقیقت، ناشى از شریعت سهلهاىاست که پیامبر خود را مروّج و آورنده آن معرفى کرد. و از این رو فرمود: من این دو نوشیدنى را با هم نمینوشم، اما تحریم نیز نمیکنم.
زهد مثبت در سیره معصومان(علیهم السلام) و اولیاى صالح خداوند عبارت از همین است. که با وجود دسترسى بهمواهب دنیوى جز در حد ضرورت، از آنها چشمپوشى میکردند.
پیامبر اکرم سرّ این اقدام خویش را تواضع در برابر خدا معرفى میکند. و این، جلوهاى دیگر ازصفت تواضع است که عبارت از تواضع در برابر خداست. افراد متکبّر و دنیازده با گردن کشى و روحیة طلب کارانه دربرابر خداوند ظاهر شده و نعمتهاى الهى را بىتوجه به مُنْعِم مصرف میکنند. در حالى که بندگان حقیقى خداوند با اظهار کوچکى و تواضع در برابر خداوند، خود را مستحق کوچکترین نعمتها نیز ندیده و نسبت به توان بر شکرگزارى براى کمترین نعمت نیز اظهار عجز میکنند و درصدد افزون خواهیِ همراه با ناسپاسى نیستند.
توصیه کلى پیامبر اکرم در این حدیث، به اعتدال و میانهروى در زندگى، و ترک تبذیر است.
و نهایتاً در راستاى اصول و سیره و شیوه تربیتى پیامبر اکرم، مسئله یاد مرگ مطرح میشود کهبهترین وسیله حفظ انسانها از کژى است.
به چه میزان؟
اولیاى دین و نیز حکیمان، همواره به کمخورى و پرهیز از پرخورى سفارش اکید داشتهاند. این مسئله امروزه نیز مورد تأکید پژوهشگران علوم پزشکى است. و به عنوان راز سلامت و پیشگیرى از بیمارىها مطرح است. در روایت کلینى از امام باقر (علیه السلام) آمده است: چیزى نزد خداوند، مبغوضتر و ناپسندتر از شکم پر نیست.
در روایتى دیگر از آن حضرت آمده است: آن گاه که شکم پر شود، ره طغیان در پیش گیرد. و به گفته برخى حکما: زیاد نخورید تا زیاد بنوشید تا زیاد بخوابید تا زیاد حسرت بخورید. در روایات نبوى نیز بر این امر تأکید شده است. آن حضرت، پرخورى را موجب فساد بدن، بروز بیمارى، کسالت در عبادت، قساوت و مردن قلب، دورى از خدا، مبغوض خداوند واقع شدن، ضرر زدن به دین فرد و از ویژگىهاى افراد کافر و منافق معرفى فرموده است.
در بعضى روایات، آن حضرت میزان مناسب براىخوردن را چنین تعیین کرده است: فرزند آدم! هیچ ظرفى بدتر از شکم را پر نکرده، براى او تنها چند لقمه که سبب قوام وجودش شود کافى است. و اگر ناچار ازغذا خوردن شد، پس ثلث [معده] براى غذایش، و ثلث آن براى نوشیدنىاش، و ثلث دیگر را براى نفس بگذارد. در این زمینه، از بعضى همسران پیامبر اکرم نقل شده است که: «هیچگاه شکم پیامبرصلى الله علیه و آلهو سلم از غذا پر نشد».
به چه هنگام؟
اولیاى دین و نیز حکیمان، همواره به کمخورى و پرهیز از پرخورى سفارش اکید داشتهاند. این مسئله امروزه نیز مورد تأکید پژوهشگران علوم پزشکى است. و به عنوان راز سلامت و پیشگیرى از بیمارىها مطرح است. در روایت کلینى از امام باقر (علیه السلام) آمده است: چیزى نزد خداوند، مبغوضتر و ناپسندتر از شکم پر نیست.
در روایتى دیگر از آن حضرت آمده است: آن گاه که شکم پر شود، ره طغیان در پیش گیرد. و به گفته برخى حکما: زیاد نخورید تا زیاد بنوشید تا زیاد بخوابید تا زیاد حسرت بخورید. در روایات نبوى نیز بر این امر تأکید شده است. آن حضرت، پرخورى را موجب فساد بدن، بروز بیمارى، کسالت در عبادت، قساوت و مردن قلب، دورى از خدا، مبغوض خداوند واقع شدن، ضرر زدن به دین فرد و از ویژگىهاى افراد کافر و منافق معرفى فرموده است.
در بعضى روایات، آن حضرت میزان مناسب براىخوردن را چنین تعیین کرده است: فرزند آدم! هیچ ظرفى بدتر از شکم را پر نکرده، براى او تنها چند لقمه که سبب قوام وجودش شود کافى است. و اگر ناچار ازغذا خوردن شد، پس ثلث [معده] براى غذایش، و ثلث آن براى نوشیدنىاش، و ثلث دیگر را براى نفس بگذارد. در این زمینه، از بعضى همسران پیامبر اکرم نقل شده است که: «هیچگاه شکم پیامبرصلى الله علیه و آلهو سلم از غذا پر نشد».
تنها یا با دیگران؟
بخش دیگرى از روایات سیره نبوى در باب خوردن و آشامیدن، از آن حکایت دارد که پیامبراکرم در حدّ امکان، به تنهایى غذا نمیخورد. ایشان میفرمود: آیا شما را از بدترینتان خبر دهم؟ کسى کهبه تنهایى بخورد و بردهاش را بزند و میهمانش را ردّ کند. آن حضرت، غذا خوردن جمعى، حلال بودن غذا، و گفتن بسم الله در ابتدا و حمد خدا در پایان را از اسباب کمال در غذا خوردن معرفى میفرمود.
و نیز میفرمود: بهترین غذاها نزد خداوند آن است که دستان زیادى آن را بخورند. و بنا به نقل امام صادق(علیه السلام) از امیرالمؤمنین(علیه السلام)، پیامبر اکرم میفرمود: جماعت، موجب برکت است و غذاى یک نفر، دو نفر را، و غذاى دو نفر، چهار نفر را کفایت میکند.
گفتنى است که هر چند زیادتر شدن افراد ممکن است سهم هر فرد از غذا را کاهش دهد، اما مراد پیامبر اکرمصلى الله علیهو آله و سلم میتواند آن باشد که حتى با وجود عدم سیرى، نیاز بدن همراه با کم خورى که مطلوب است، تأمین میشود. و این میتواند در نتیجه ایثار افراد در اختصاص سهم خود به دیگران باشد. امروزه نیز ثابت شده است کهصرف غذا با دیگران، همراه با نشاط و گوارایى میشود و این امر، در جذب نیکوى غذا و تعادل گوارش نقش مهمىدارد.
بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم آنچه را خوردنش بر وى حلال بود، همراه اهل و خادم یا همراهکسانى که حضرت را دعوت به غذا خوردن میکردند، روى زمین یا آنچه دعوت کنندگان بر آن غذا میخوردند، و از آنچه آنان میخوردند تناول میفرمود. مگر آن که میهمانى بر حضرت وارد میشد که در این صورت، به همراه میهمانغذا میخورد.
بنا به نقل دیگر طبرسى، هنگامى که کسى به پیامبراکرم عرض کرد: ما غذا میخوریم، اما سیر نمیشویم! حضرت فرمود: شاید به صورت متفرق غذا میخورید؛ در حال غذا با هم جمع شوید و نام خداى بر زبان آرید تا موجب برکت براى شماشود.
آن حضرت، گاه غذا را در میان مساکین و نیازمندان و همراه آنان میل میکرد و از برکت حضور حضرت، آنان نیز سیر میشدند. بنا به نقل حمیرى از امام باقر (علیه السلام)، شبى پیامبر اکرم همراه مساکینى که در مسجد میخوابیدند در کنار منبر، روزه خود را افطار کرد و از غذایى که در دیگى سنگى نهاده شده بود میل فرمود، و به برکتحضور حضرت، سى نفر از آنان از آن غذا خورده و سیر شدند. سپس آن ظرف نزد همسران حضرت باز گردانده شد و همه آنان نیز سیر شدند. اینگونه روایات هرچند از یکى از معجزات آن حضرت حکایت دارد، اما پیش ازآن ـ با توجه به آنچه گذشت ـ حاکى از اهتمام حضرت بر ایثار و نیز توجه به غذا خوردن در جمع میباشد.
نظریه دکتر حسن اکبری:
رعایت دستورات اسلام عزیز شامل فرمایش های قران کریم و اهل بیت علیهم السلام و پیروی از عقل سلیم که ادامه اطاعت از دین الهی است، تنها راه نجات بشریت و سعادت اوست.
کم خوری راز سلامتی انسان است.
ساده خوری باعث سلامتی سلول های بدن انسان است.
خوردن در جمع و نشستن سر سفره و با یاد خدا و برای خدا خوردن باعث برکت غذا ها میشود و خوردن را کاری مقدس مینماید.
آرام غذا خوردن، خوب جویدن، مخلوط کردن غذا با بزاق و نخوردن آب و مایعات سرد مابین غذا ها، باعث هضم بهتر غذا و جلوگیری از ایجاد بیماریهای معده و نفخ میگردد.